cannoned Apple بازار اقتصادی خبرنگار

cannoned: Apple بازار اقتصادی خبرنگار تفاوت قیمت تبلت اخبار اقتصادی نبض بازار قیمت تبلت های Microsoft و Apple

خرید کتاب از گوگل

چاپ کتاب PDF

خرید کتاب از آمازون

خرید کتاب زبان اصلی

دانلود کتاب خارجی

دانلود کتاب لاتین

گت بلاگز اخبار فرهنگی و هنری سينما نبايد ميدان جنگ سياسيون باشد / مدیر سابق شرکت سینمایی

سینمای کشور عزیزمان ایران در دو دهه گذشته با فراز و فرودهای مدیریتی زیادی همراه بوده هست. از استیضاح عطاءا… مهاجرانی در دولت اصلاحات گرفته تا حاشیه های زیادی

سينما نبايد ميدان جنگ سياسيون باشد / مدیر سابق شرکت سینمایی

مدیر سابق شرکت سینمایی: سينما نبايد ميدان جنگ سياسيون باشد

عبارات مهم : ایران

سینمای کشور عزیزمان ایران در دو دهه گذشته با فراز و فرودهای مدیریتی زیادی همراه بوده هست. از استیضاح عطاءا… مهاجرانی در دولت اصلاحات گرفته تا حاشیه های زیادی که در دولت احمدی نژاد جهت سینمای کشور عزیزمان ایران رخ داد. نتیجه این فراز و فرودها و حاشیه ها افت سطح کیفی فیلم ها، کم کردن تولید فیلم های فاخر و البته حرکت به سمت ابتذال و کلیشه بوده هست. با این وجود بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و براساس وعده های فرهنگی که آقای روحانی در دوران مبارزات انتخاباتی خود مطرح کردند امیدها نسبت به گشایش هنری و فرهنگی در سینمای کشور عزیزمان ایران زیاد کردن پیدا کرد.

ایشان به صراحت عنوان می کرد که سایه فضای امنیتی را از سر فرهنگ برخواهد داشت و تلاش خواهد کرد بازیگران و صورت های معروف کشور بدون کمترین دغدغه به فعالیت بپردازند. به هرحال حجت ا… ایوبی فارغ التحصیل دانشگاه لیون فرانسه به عنوان مدیر شرکت سینمایی کشور گزینش شد. این در حالی بود که حاشیه های سینمای کشور عزیزمان ایران در این دوران نیز تمامی نداشت و فراز و فرودها ادامه پیدا کرد و در شرایط کنونی تعدادی از بازیگران و صورت های معروف همچنان نسبت به مدیریت فرهنگی کشور دغدغه های جدی دارند. به همین علت و جهت تحلیل و بررسی این دوران و چالش ها و وقت های پیش روی سینمای کشور عزیزمان ایران «آرمان» با مدیر سابق شرکت سینمایی گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.

چرا علی رغم دهه های ابتدایی انقلاب که فیلم های فاخر و جریان ساز در سینمای کشور عزیزمان ایران ساخته می شد در دهه های اخیر سطح فیلم های سینمای کشور عزیزمان ایران کم کردن پیدا کرده است؟ آیا کلیشه، سطحی نگری و ابتذال در سینمای کشور عزیزمان ایران در حال زیاد کردن است؟
اگر با نگاهی جامعه شناسانه و بدون حب و بغض سیاسی به اوضاع سینمای کشور عزیزمان ایران نگاه کنیم شاید به صراحت نتوانیم از ابتذال در سینما سخن بگوییم. در سال های اخیر ده ها فیلم ارزشی، اجتماعی و چند صد فیلم هنری با موفقیت به نمایش درآمده اند و با استقبال مردم رو به رو شدند. بعد سینمای اندیشه و هنری هنوز در سینمای کشور عزیزمان ایران نیرومند و تأثیرگذار است و تنها فیلم های تجاری ساخته نمی شود. از سوی دیگر در سال های اخیر فیلم های ارزشی ممتازی نیز در زمینه های متفاوت و به خصوص راجع به دفاع مقدس ساخته شده است که در مسیر کلی سینما تأثیرگذار بوده است.

تجربه سینمای دنیا نشان می دهد کشورهایی که همواره به دنبال تولید فیلم های فاخر و هنری بوده اند در نهایت شکست خورده اند. سینما یک تناوب است که همه ژانرها و سلیقه های هنری در آن وجود دارد و نمی توان آن را به یک ژانر یا سبک خاص محدود کرد. سینما مانند شاعری هست؛ آیا تنها کسانی را می توان شاعر خطاب کرد که شعر فاخر می سرایند یا اینکه شعر یک تناوب است که همه در آن حضور دارند و تنها شعرهای اندکی برجسته می شود؟ البته از این توصیه نباید غافل شد که دولت ها باید از سلیقه مردم و ژانرهای هنری صیانت کنند.

اگر دولت ها تنها به دنبال تولید یک سبک خاص فیلم سازی باشند تناوب سینما آسیب می بیند. با این وجود بنده هم این مسأله را می پذیرم که در سال های اخیر حجم تولید فیلم های تجاری از گذشته زیاد شده است هست. مردم در عین اینکه فیلم های کمدی تماشا می کنند تا اندکی از مشغله های روزانه خارج شوند نسبت به فیلم های هنری و ارزشی نیز استقبال نشان می دهند.

به نظر می رسد سینمای کشور عزیزمان ایران در تولید همین فیلم های هنری، ارزشی و فاخری که در کنار سینمای کمدی وجود دارد دچار ضعف شده است هست. منظور من کمیت فیلم ها نیست، بلکه کیفیت فیلم های سینمای کشور عزیزمان ایران هست. آیا ماهیت و توان تأثیرگذاری فیلم های فاخر سینمای کشور عزیزمان ایران نسبت به گذشته کم کردن پیدا نکرده است؟
در این زمینه عوامل مختلفی وجود دارد. از جمله اینکه هزینه تولید و تحقیق و پژوهش راجع به فیلم های فاخر سینمای کشور عزیزمان ایران اوج رفته و به همین علت حجم تولید اینگونه فیلم ها کم کردن پیدا کرده هست. توصیه دیگر اینکه اوضاع امروز سینمای کشور عزیزمان ایران به مدیریت کوتاه مدت فرهنگی در یک دولت باز نمی گردد و بلکه یک پروسه ۴۰ ساله هست. بدون شک اگر مدیریت سینما هوشمندانه نباشد سینمای تجاری سینمای ارزشی و فاخر را می بلعد.

چرا بعد از چهار دهه که از عمر سینمای انقلاب می گذرد «خط قرمز» های سینمای کشور عزیزمان ایران به جای اینکه کمرنگ تر شود پررنگ تر شده است است؟ نمونه بارز این خط قرمزها، فقدان «سینمای سیاسی» و همچنین محدودیت در ساخت آثار باعشق بوده هست. آیا در این زمینه به رغم نیازهایی که وجود دارد تغییرات جدی صورت نگرفته است؟
ما باید بپذیریم که راجع به سینما حساسیت ها را اوج برده ایم. بخشی از این اوج بردن حساسیت ها به نوع سیاست گذاری های مدیران فرهنگی باز می گردد و از سوی دیگر بخشی نیز به واکنش‌ها سینماگران ارتباط پیدا می کند. در دوران هایی مدیریت سینما و حتی بعضی سینماگران نقش اسب تروای سیاسیون را بازی کرده اند و شاهد بوده ایم که لشکری از سیاسیون وارد سینمای کشور عزیزمان ایران شدند. علت مهم این ورود نیز مقابله با جریان سیاسی برابر بود. به همین علت نیز مسئولان و علما نسبت به حضور سیاسیون در سینما دلواپس شده است بودند. اوضاع به شکلی بود که جریان های سیاسی شمشیرهای خود را در سینما برعلیه هم تیز کرده بودند.

در نتیجه هنگامی که بنده مدیریت شرکت سینمایی کشور را برعهده گرفتم سینما شبیه میدان جنگ بود. در این مقطع زمانی منزل سینما به دلایل متعددی بسته شده است بود و همین مسأله بین بازیگران و صورت های معروف کشور شکاف ایجاد کرده بود. اوضاع به شکلی بود که هنگامی که آقای جنتی وزیر شد به روال معمول قرار شد یک جلسه هم اندیشی بین بازیگران و صورت های معروف کشور برگزار شود تا طیف های متفاوت فکری نظر های خود را مطرح کنند.

سینماگران بیانیه های مختلفی علیه یکدیگر صادرکردند. همه گروه ها نماینده ای را جهت سخنی کوتاه برگزیدند جز سینماگران. نام هرکس مطرح می شد عده ای علیه او اطلاعیه می دادند. جنگ در سینما تمام عیار بود. به جای فیلمنامه نویسی شبنامه نویسی باب شده است بود. اهانت به هم، متهم کردن یکدیگر شده است بود قاعده بازی آن روزگار. در چنین شرایط شگفت انگیزی قرعه فال به نام من خورد و من صد البته با کمال میل پذیرفتم و افتخار می کنم که چنین مسئولیت سنگینی را پذیرفتم و همه وجودم را وقف بازگشت آرامش به سینما و رونق این هنر مهم کردم. امسال سینما را در مسئولیت های فرهنگی قبلی ام دنبال می کردم.

چرا معتقدید دوران بی سابقه ای را در مدیریت سینمای کشور پشت سر گذاشته اید؟
در گذشته سینمای ایران، هنگامی که دوران مدیریت یک فرد تمام می شد وی و همه همکارانش مدیریت سینمایی را ترک می کردند و نیروهای تازه جای آن را می گرفتند. مدیران پیشین از سینما دل می کندند و می رفتند. بنده بعد از دو سال جهت نخستین بار در باره سینما سخن می گویم و آن هم اجبارا. به هر حال هرکسی دورانی دارد و تمام می شود.

باید اجازه داد مدیران بعدی کار خودشان را بکنند. در همه دوره ها هم همین بود. ما هر اقدامی در شرکت سینمایی کشور انجام می دادیم با مخالفت و تصویر العمل منفی روبه رو می شد و جریانی رسانه ای از نقطه ای شروع می شد، به سرعت به مجلس کشیده می شد. جهت هر اقدام مهم و بی حاشیه ای حتی جهت دیجیتال کردن سینماهای کشور که اقدام بدیهی و البته بسیار مهمی بود، بارها به کمیسیون فرهنگی مجلس فراخوانده شدم. راه اندازی سیستم دیجیتال حتی به اقدامی صهیونیستی تفسیر شد. گفته می شد در داخل این دستگاه ها قطعه ای یافت شده است که از رژیم صهیونیستی است.

در صورتی که همه می دانند تنها دو سیستم وجود دارد آمریکایی که آن موقع ۳۰۰ میلیون تومان قیمت داشت و سیستم ارزان تر هندی. حالا پیدا کنید رابطه این اقدام را با صهیونیسم جهانی. بروید بررسی کنید این سخن ها از کجا نشر یافت و چرا؟ همان روزهای اول موسسه فرهنگی به وسیله آنها تاسیس شده است بود ولی هنوز مجوزها صادر نشده بود. این موسسه مسئله حقوقی داشت، آقای وزیر اعتقاد بودند نمی شود مقامات عالیرتبه را بدون موافقت آنها به عنوان هیات امنای یک موسسه سینمایی قرار داد. دوماه ترساندن تلفنی و پیامکی می شدیم که این موسسه را ثبت کنید.

مدام به مجلس می رفتیم؛ به عنوان نمونه جهت جشنواره افق که اساسا غیرسینمایی بود. ماجرای سگ های زرد که هیچ ارتباطی به من نداشت بنده را بارها به این طرف و آن طرف کشاند و نمایش هر فیلمی و برگزاری هر جشنواره با موجی از تخریب ها و تهدیدها روبه رو بود. با همه چیز کار داشتند. هر انتصابی با موجی از مخالفت ها روبه رو می شد.

حتی مشاور حقوقی شرکت را وادار به استعفا کردند. بروید بررسی کنید آیا چندین بار مجمع عمومی منزل سینما به تعویق افتاد؟ محققان بی طرف بررسی کنند ماجرای فیلم رستاخیز از کجا شروع شد؟ ماجرای فیلم هایی که بارها ما را به دادگاه ها کشاند از کجا شروع شد؟ واقعا محققان و دانشجویانی بروند و بررسی کنند آیا این هزینه ها جهت سینما و مدیران ایجاد می شود؟ حاشیه های جشنواره های فجر را بررسی کنند. مقایسه کنند با دوران های مختلف.

فیلم دفاع مقدس می سازید، می گویند ضد جنگ! اجتماعی، می شود سیاه نمایی! بارها موج درست شد که سینمای کشور عزیزمان ایران غمگین هست، بعد کو امید؟ کو لبخند؟ فیلم کمدی ساخته می شود، می گویند سینما از دست رفت، شد سرگرمی! جایزه می گیرد، می شود سینمای جشنواره ای. نمی گیرد، می گویند عدم حضور سینما در جهان! این است ماجرای این سال های سخت مدیریتم در سینما. بعضی از همین فیلم هایی که الان اکران شده است اند، در دوره ای خط قرمز بودند. بررسی کنید چه کسانی منشتر شدن مطالب شگفت انگیز همه دستگاه ها را علیه بعضی از فیلم ها بسیج کرده بودند.

چرا هیچ کس چیزی نگفت؟
یکی از بااهمیت ترین چالش های دورانم رکود سینما و بهتر بگویم فوت تدریجی سینمای کشور عزیزمان ایران بود. مخاطبان سینمای کشور عزیزمان ایران به کمتر از یک میلیون نفر رسیده بود. فروش سینما حدود ۲۰ میلیارد تومان بود. هرگز فراموش نمی کنم یکی از سینماداران گفته بود (با پوزش) «اگر سینمایش را به توالت عمومی تبدیل کند درآمد بیشتری دارد» و راست هم می گفت. تقاضایی که سینماداران از ما داشتند این بود که شرکت سینمایی حداقل پول آب یا برق سینماها را بپردازد. خب چطور شد که فروش سینماها از ۲۵ میلیاردتومان در سال به حدود ۲۰۰ میلیارد رسید؟ چطور شد موجی سینماسازی راه افتاد؟ چگونه زیاد سینماهای کشور تجهیز و بسیاری از آنها بازسازی شد. موج سینماسازی در کشور چطور راه افتاد.

در این سال ها، ده ها سینمای تازه به ناوگان سینمایی کشور اضافه شد. جهت جلوگیری از سیطره سینمای تجاری، گروه «هنرو تجربه» را به سینما اضافه کردیم و تلاش کردیم این بخش به غنای سینمای کشور عزیزمان ایران کمک کند. راه را برجوان ها و فیلم اولی بازکردیم. در جشنواره ها دست جوان ها را با شهامت گرفتیم و اوج بردیم.جوان ها هوای تازه و ایده نو وارد سینما کردند. واقعا این جوان ها بوفه اکسیژن سینمای کشور عزیزمان ایران شدند. البته آوردن جوان ها هزینه داشت.خیلی از دوستان چندین ساله ام دلخور شدند. این جوان ها در جشنواره ۳۴ و ۳۵ غوغا کردند.

فیلم های دفاع مقدس با نگاه غیر اکشن و غیرجنگی ساختند. نگاه ها عوض شد. در فارابی هر سال نزدیک به ۷۰ فیلم و زیاد جوانان حمایت شدند و با کمک های حداقلی عالی ترین فیلم ها را ساختند. VOD راه افتاد. سینمای خانگی رونق گرفت. نمی خواهم گزارش کار بدهم. چون می دانم که ملاک قضاوت ها اصلا این حرف ها نیست. در جلسه ای با من بحث می شد از سوی فرد موثری از مدیران برجسته، که آیا این همه سینما سازی؟ به صراحت می گفت شما دارید نقش حوزه هنری را با موج سینما سازی کمرنگ می کنید؟ بنابراین چه فایده ای دارد بگویم در شهرهای متفاوت از جمله مشهد، شیراز، اصفهان جهت راه اندازی ده ها سینما چه کردیم؟ خیلی چیزها از مقوله تشکیک است.

جالب است هنگامی که جلوی قاچاق فیلم های میجر را که اقدامی پرمفسده و زشت بود گرفتم متهم شدیم به حمایت از آمریکا! خوب یک روزی بررسی شود آیا عده ای اینقدر سنگ فیلم های میجر را بر سینه زدند و وقت و انرژی ما را تلف کردن. واقعا نباید گروه تحقیق به عنوان نمونه در مجلس درست شود و بررسی شود که چه هزینه هایی سنگینی به نظام جمهوری اسلامی کشور عزیزمان ایران جهت بسته شدن منزل سینما تحمیل شد؟ و آیا چنین شد. این منزل سینما چه ضرری جهت نظام و انقلاب و کشور دارد؟

چرا تلاش نکردید فضا را جهت فعالیت مفاخر هنری و فیلمسازان بین المللی سینمای کشور عزیزمان ایران مانند مرحوم کیارستمی، آقای فرهادی و دیگر فیلمسازان برجسته را در کشور فراهم کنید؟
این پرسش را باید کسانی پاسخ بدهد که لشکر سیاسیون را وارد سینمای کشور عزیزمان ایران کردند. آنها که جهت منافع کوتاه مدت منافع نظام و مردم و سینما را ندیدند. شرایط کار به اندازه ای جهت ما سخت بود که هنگامی که بنده سر فیلمبرداری «دلم میخواد» آقای فرمان آرا رفتم، حاشیه های زیادی جهت بنده و این فیلم به وجود آمد. درصورتی که سر صحنه خیلی فیلم های دیگر هم می رفتم. به خاص فیلم های ارزشی و دفاع مقدسی که واقعا آرزوی قلبی ام بودند نه سیاسی.

معتقد بودم باید از همه سینما مواظبت کنم. کیارستمی جرمش چه بود؟ آیا نباید در منزل خودش تجلیل می شد؟ کیارستمی جز اینکه نام کشور عزیزمان ایران را پرآوازه کرده بود جرمش چه بود؟ تنها تجلیلی که از مرحوم کیارستمی در کشور صورت گرفت در دوران مدیریت بنده و در جشنواره جهانی فیلم فجر بود. در مراسم تشییع جنازه ایشان پسر آقای کیارستمی گفتند که پدرشان اعتقاد بودند تجلیلی در شرکت سینمایی کشور از ایشان صورت گرفت جهت ایشان بسیار لذت بخش بود چون در منزل اش بود. و همواره از این تجلیل به عنوان یک خاطره خوب یاد می کردند.

بسیاری از این مفاخر هنری به کشور عزیزمان ایران علاقه می ورزیدند و جهت نظام جمهوری اسلامی احترام قائل بودند. احترام به کیارستمی منافاتی به توجه به طیف های دیگر سینما نداشت. از مرحوم سلحشور گرفته تا دیگر سینماگران، تا توجه خاص به جشنواره عماد. به هر حال من روی صندلی پدری بودم. البته الان دیگر نیستم و خیلی حرف ها را راحت می توانم بگویم. اگرچه الان زمانش نیست.

آیا در دوران مدیریت خود در شرکت سینمایی جهت بازگشت هنرمندانی مانند آقای وثوقی به کشور تلاش کردید؟ آیا شرایط بازگشت و فیلمسازی مجدد آقای بیضایی در کشور مهیا نشد؟ راجع به گشایش در ممنوع الفعالیت بودن محترمانه بعضی بازیگران و صورت های معروف مانند مرحوم ناصر ملک مطیعی چه اقداماتی انجام دادید؟
در شرایط کنونی فعالیت بسیاری از هنرمندانی که در داخل کشور حضور دارند با چالش های جدی مواجه شده است و حاشیه های زیادی به همراه داشته هست. در نتیجه ورود به موضوعاتی مانند بازگشت هنرمندانی که در خارج از کشور حضور دارند با حواشی و هزینه های بسیار زیادی همراه خواهد بود و اصلا مسأله امروز سینمای کشور عزیزمان ایران نیست.

برخی از بزرگان مانند آقای بیضایی واقعا مشکلی ندارند جهت بازگشت. البته بنده در طول دوران مدیریتم چند بار با آقای بیضایی به صورت تلفنی صحبت کردم و قرار شد شرایط فعالیت ایشان در کشور فراهم شود. ایشان فیلمنامه ای را جهت ما ارسال کردند که فیلمنامه به صورت کلی مورد موافقت قرار گرفت. با این وجود آقای بیضایی اعتقاد بودند فیلمنامه باید در شرح نیز مورد موافقت قرار بگیرد که در نهایت چنین اتفاقی رخ نداد و ایشان نیز ترجیح دادند فعالیت خود را در خارج از کشور ادامه بدهند.

چرا فیلم های مهم سینمای کشور عزیزمان ایران گاه به صورت سلیقه ای توقیف می شوند؟
مسأله توقیف بعضی فیلم های سینمای کشور عزیزمان ایران از مقوله های تشکیکی هست. در موارد بسیاری نگاه ها سلیقه ای و گاه سیاسی است و مبنای روشن ندارد. شاید نمونه بارز این رویکرد فیلم «رستاخیز» ساخته آقای درویش بود. بنده تلاش کردم این فیلم را از اوضاع تعلیق خارج کنم. حتی در بعضی مقاطع این فیلم به اکران نیز نزدیک شد. با این وجود به بعضی دلایل این اتفاق رخ نداد که بنده از بیان شرح آن معذورم.

با این وجود شرایط به شکلی رقم می خورد که ما دلواپس جان آقای درویش بودیم. خوشبختانه دوران مدیریتم کمترین فیلم ها توقیف شد و فیلم های فراوانی به خاص در هنر و تجربه به نمایش درآمد. کمترین توقیف در دوران گذشته بود. با این حال فیلمی مانند «عصبانی نیستم» که پیش از من ساخته شده است بود با مسئله جدی روبه رو شد و واقعا به خط قرمز تبدیل شده است بود. ولی همین فیلم اخیرا نمایش داده شد. فیلم منزل پدری بعد از یک روز نمایش با موج حمله روبه رو شد. ولی الان آن فضاها درست نمی شود. فیلم های دیگری نمایش داده شد که با حاشیه های فراوان روبه رو بودند ولی الان می توانند به نمایش دربیایند. چرا؟ چون بعضی اتفاقات جهت بعضی حرام جهت عده ای مکروه جهت عده ای دیگر می تواند مستحب باشد. مهم این است که رابطه شما با بعضی چگونه باشد و مهم این است که عده ای در بیرون کمین نکرده باشند، جهت تخریب تان!

احتمالا دنبال سهم خواهی بودند؟
گفته شد دوران مدیریتم شاعرانه بود. متاسفانه شاعر نیستم ولی خوشحالم که ادبیات غیرقابل تحمل آن دوران به ادبیات شاعرانه تبدیل شد و در سینما زبان ادب و شعر و احترام جایگزین اتهام زنی و شبنامه نویسی شده است بود. به هیچ بحرانی دامن نمی زدیم. سینماگری اگر مسئله پیدا می کرد کنارش بودیم. تنهایش نمی گذاشتیم. بنای ما بر حل مسئله سینما بود نه مسئله آفرینی. خوب سینما هم پرسشها خودش را دارد. گردش مالی اش بالاست. عده ای در سینما فقط به پول فکر می کنند. آنها ادبیات ارزش البته چیز دیگری هست. آنها هم به نوبه خودشان عامل فشار بودند.

هم نفوذ سیاسی دارند و هم نفوذ اقتصادی و زبان مدیریت کشور را هم خوب بلدند. گاه فریاد واسینما سر می دهند و گاه فریاد وااسلاما، ولی پشت همه آنها سهم خواهی است و بس. خوب من اینها را خوب می دانستم و دیگر جهت اینها هم مطلوب نبودم. اینها با هجوم جوان ها به سینما مخالف بودند. آنها همدم روشنفکران می شوند آخر روشنفکری اند، زبان سیاسیون را خوب بلدند و در جلسات شخصی فریاد فرهنگ و ارزش ها سر می دادند. هنگامی که که در جشنواره های جهانی حضورمان کمرنگ بود می گفتند چرا؟ هنگامی که که جایزه های جهانی به صدها جایزه در سال رسید بازهم گفتند راستی چرا؟ اسکار گرفتیم، گفتند، چرا؟ نگرفتیم باز هم گفتند، چرا؟ بگذریم.

خلاصه دوران جالبی بود و برایم آموزنده بود. کاش خاطراتم تمام شود و وقت انتشارش هم البته برسد. جالب خواهد بود. ماجراهای قصه های زن بنی اعتماد تا داستان های فیلم رستاخیز، تا حاشیه های جشنواره فجر و تا رفتارهای دوگانه و چندگانه و تا هوش و ذکاوت بعضی در اداره کردن مدیران سینمایی و غیر سینمایی و البته بخش غم انگیز این داستان سینماگرانی اند که دلشان جهت فرهنگ و کشور می سوزد و به این گروه و آن دسته وابسته نیستند. به خاص جوانانی که می خواهند راهی پیدا کنند جهت نمایش خلاقیت های خود.

از اینکه چنین پستی را پذیرفتید، پشیمانید؟
هرگز.

سينما نبايد ميدان جنگ سياسيون باشد / مدیر سابق شرکت سینمایی

روزنامه آرمان

واژه های کلیدی: ایران | سینما | مدیریت | سینمای | مدیریت | جشنواره | سینمایی | سینماگران | گذشته ایران | سینماهای کشور

دانلود


دانلود فایل ها

نویسنده : topsblog

  • کتاب زبان اصلی J.R.R
  • کتاب خارجی معروف
  • قیمت کیندل
  • فروشگاه کتاب خارجی
  • خرید کتاب الکترونیکی خارجی
  • خرید کتاب خارجی آنلاین
  • خرید کتاب زبان اصلی قانون
  • کتاب های اقتصاد اورجینال
  • کتب کتابخانه وAPI زبان اصلی
  • کتاب های بازیهای کامپیوتری اورجینال
  • دانلود منابع مرجع اخلاق کسب و کار
  • خرید کتاب های کامپایلرها از آمازون
  • خرید کتاب زبان اصلی زبان مدلسازی
  • خرید کتاب زبان های برنامه نویسی زبان اصلی
  • خرید کتاب تکس لاتکس زبان اصلی
  • دانلود منابع مرجع نرم افزار آفیس
  • خرید کتاب نرم افزار های ادوبی زبان اصلی
  • منابع اورجینال نرم افزار ماکرومدیا
  • کتب نرم افزار CAD زبان اصلی
  • هاردکپی کتاب های محاسبات علمی
  • دانلود منابع مرجع شبکه