مدت ها بود که دلواپسان درصدد بودند تا با دستاویز قرار دادن اظهار نظر یا تحرکی از وزیر امور خارجه وی را سیبل تخریب و هجمه های خود کنند و از قضا بیانات ظریف در ب
دست دلواپسان رو مي شود
عبارات مهم : قانون
مدت ها بود که دلواپسان درصدد بودند تا با دستاویز قرار دادن اظهار نظر یا تحرکی از وزیر امور خارجه وی را سیبل تخریب و هجمه های خود کنند و از قضا بیانات ظریف در باب وجود پولشویی گسترده در کشور این وقت را به آنها داد تا چه بسا عقده ۵ ساله از ظریف را بابت انعقاد برجام، رویکرد مخالف آنها در سیاست خارجی و تعامل با دنیا یک جا خالی کنند. از این جهت سر از پا نشناخته چنان پروپاگاندای رسانه ای صورت دادند که اگر این تلاش را در وقت دولت متبوع خود در جهت تصویر انجام می دادند شاید بعضی پرسشها کشور حل و فصل می شد.
دست دلواپسان رو مي‌شود
کلید خوردن پروژه استیضاح ظریف ادامه همان پروژه ای بود که در قضیه پرسش از مدیر جمهور شاهد بودیم. دلواپسان ابتدا بر این باور بودند که می توانند با فشارهای خود به مدیر جمهور پروژه روحانی-بنی صدر را اجرا کنند، ولی زمانی که طرحشان با شکست مواجه شد، درصدد بر آمدند تا برنامه دوم این طرح را با ظریف- قطب زاده پیگیری کنند که مسلما آنطور که فضای مجلس و صحن عمومی جامعه نشان می دهد شکستی سنگین تر از گذشته برایشان رقم خواهد خورد. ولی گویا مساله عمیق تر از اینهاست و دلواپسان قصد مقابله ریشه ای با جریان اعتدال را دارند، از این جهت است که هنوز قضیه استیضاح ظریف را تمام نکرده پرونده تخریب و استیضاح علی لاریجانی مدیر مجلس را استارت زده اند. مجموع این عوامل نشان می دهد که جریان دلواپس در برنامه ای از پیش تعیین شده است درصدد تخریب هدفمند اعتدالیون دولت و مجلس هست. در این راستا جهت بررسی تخریب و هجمه های دلواپسان به وزیر امور خارجه و مدیر مجلس، اصلاح بعضی مواد قانون انتخابات، نحوه تعامل اصلاح طلبان با دولت و آنچه در سپهر سیاسی جامعه می گذرد «آرمان» با حجت الاسلام رسول منتجب نیا قائم مقام سابق حزب اعتماد ملی و فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت وگو پرداخته است که می خوانید.
با توجه به رصد آنچه که در ساحت سیاست داخلی و بین المللی می گذرد، شرایط موجود کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
مدت ها بود که دلواپسان درصدد بودند تا با دستاویز قرار دادن اظهار نظر یا تحرکی از وزیر امور خارجه وی را سیبل تخریب و هجمه های خود کنند و از قضا بیانات ظریف در ب
من اعتقاد دارم امروز کشور ما شرایط خاص ای پیدا کرده که باید همه دست به دست هم دهند تا از این شرایط خارج شوند. البته من از این اوضاع تعبیر بحران نمی کنم، ولی شرایط مشکل حاکم شده است که به جز وحدت و انسجام راهی جهت حل آن وجود ندارد.
از طرفی شاهدیم که مدیر جمهور آمریکا خیلی روشن و آشکار کشور عزیزمان ایران را ترساندن و تحریم ها را بازگردانده و اجرا می کند. از سوی دیگر اوضاع اقتصادی کشور که بخشی از آن نیز مربوط به تحریم هاست در شرایطی خاصی هست. ادامه تورم، گرانی و پرسشها اقتصادی مردم به صلاح نبوده و خطرناک هست. توصیه دیگر تبلیغات سوء رسانه های خارجی و احیانا عوامل داخلی آنها علیه کشور عزیزمان ایران است که می خواهند مردم را به تشنج و مخالفت جنبش کنند و حتی وعده سقوط نظام و… را به طرفداران خود می هند. در چنین شرایطی باید دید اقتضای عقل، منطق، دین و شریعت چیست. به نظر من نخست هوشیاری و بیداری همه مسئولان و مردم هست؛ باید دقت و هوشیاری در جامعه چند برابر و پرسشها با دقت دنبال و پیگیری شود. دوم حفظ وحدت و انسجام همه مسئولان، قوای سه گانه و نهادهای انقلابی همه دست به دست هم دهند تا پرسشها را مرتفع کنند.
البته خوشبختانه مقام معظم رهبری دستور جلسه یکسان سران قوا را جهت حل پرسشها اقتصادی دادند که می تواند بسیار موثر و راهگشا باشد. سوم اینکه همه احزاب، جناح ها، افراد و فعالان سیاسی کشور باید در جهت اتحاد و انسجام ید واحده ای باشند. چهارم همکاری و هم اندیشی مردم و مسئولان جهت برطرف مشکلات، دور زدن تحریم ها، مطرح نکردن و دامن نزدن به اختلافات است که منجر به رسیدن به وحدت ملی خواهد شد. توصیه پنجم نیز حمایت و پشتیبانی همه مردم، گروه ها، احزاب و فعالان سیاسی از دولت و سایر مسئولان به خاص مسئول دیپلماسی و اقتصادی کشور است که امروز در معرض خطر قرار گرفته اند.
دست دلواپسان رو مي‌شود
ارزیابی شما از تخریب هدفمند وزیر امور خارجه و هجمه های گسترده به وی چیست؛ اساسا دلواپسان به دنبال تسویه حساب سیاسی هستند یا اهداف دیگری را دنبال می کنند؟
براساس اقتضای عقل سلیم و مذهب و دین باید ببینیم که این افراد در مجلس و صحن جامعه چه هدفی را دنبال می کنند. اکنون در ظاهر نشانه استیضاح آقای دکتر ظریف هست. آقای ظریفی که همه کارشناسان می دانند جزء دیپلمات های کارکشته، کارآزموده و دقیق است که تازه وارد صحنه نشده بلکه ده ها سال می شود که همه وی را به عنوان دیپلماتی مجرب و مسلط می شناسند. از طرف دیگر ظریف فردی متدین، ریشه دار و مورد اطمینان مقام معظم رهبری، دولت و سایر مقامات و مورد علاقه ملت هست. امروز آقای ظریف در حالی سکان دیپلماسی کشور را در دست دارد که جزء اشخاص محبوب ملی کشور محسوب می شود. لذا حمله کردن به وزیر امور خارجه، تضعیف وی و سنگ اندازی در راه حرکت های دیپلماسی کشور چه نتیجه ای در برخواهد داشت؟ آیا به نفع و کشور و ملت است؟ قطعا و مسلما از این برخورد هیچ کس به جز آمریکا، رژیم صهیونیستی و دشمن های ملت سود نمی برند. امروز تضعیف ظریف، تضعیف نظام و دیپلماسی است.
امروز ظریف به مثابه افسری است که در جنگ دیپلماسی واردشده و با موفقیت پیش می رود که همه باید او را تقویت و حمایت کند. اکنون دلواپسان کلمه ای را بهانه کرده اند که ظریف بدون اینکه نام شخص یا نهادی برده شود کلمه پولشویی را مطرح کرده هست. به هر حال همه می دانند که به قول اهل منطق به لحن موجبه جزئیه اختلاس، پولشویی و سوء استفاده در کشور وجود دارد، ولی آقای ظریف کی گفت که نظام جمهوری اسلامی متهم به پولشویی است که جمعی از نمایندگان اول موردشان در استیضاح این مساله است؟ این تهمت بسیار بزرگی است و آقای ظریف که هیچ فرد عادی نیز نمی تواند این حرف را بزند. حال دلواپسان این بحث را بهانه کرده اند، البته کاری ندارم که اگر اختلاس و پولشویی وجود دارد چه کسانی در مظان اتهام قرار دارند، لذا امروز جای این بحث ها نیست. البته همه می دانند که در بحث استیضاح مساله فقط پولشویی نیست. جمعی با سیاست آقای ظریف که همان سیاست وزارت امور خارجه، دولت و نظام جمهوری اسلامی است مخالفند.
مدت ها بود که دلواپسان درصدد بودند تا با دستاویز قرار دادن اظهار نظر یا تحرکی از وزیر امور خارجه وی را سیبل تخریب و هجمه های خود کنند و از قضا بیانات ظریف در ب
آن زمانی که آقای دکتر روحانی آمد و تشنج شدید در روابط با دنیا وجود داشت، مدیر جمهور وعده داد که کار را با آرامش پیش می بریم و دیپلماسی را اصلاح می کنیم، ولی دلواپسان از همان ابتدا سنگ اندازی کردند و می درخواست کردند تجربه 8 سال قبل را تکرار کرده و تلاش کنند که اجماع جهانی علیه کشور عزیزمان ایران شکل بگیرد. حال اینکه از آتش افروزی و بهم خوردن روابط کشور عزیزمان ایران با دنیا چه نفعی می برند خدا می داند و نیاز به تحلیل زیاد دارد.
اما قدر مسلم در این کشور مجموعه ای هستند که دستی در رسانه ها دارند و چه بسا در نظام نیز نفوذ کرده اند و دنبال آتش افروزی و ایجاد اختلاف هستند و به تعبیری نان خود را در دعوا و جنگ می بینند. آنها نمی توانند آرامش ملت را مشاهده و خنده را بر لبان ملت ببینند. می گویند در روابط کشور عزیزمان ایران با سایر کشورها هر لحظه باید تشنج و التهاب حاکم باشد. نشانه این است که آیا آقای روحانی و ظریف برجام را مطرح کردند و شعار های پوچ، بی محتوا و جنبش کننده دولت گذشته را ادامه ندادند و میدان را جهت افراد سوء استفاده کننده باز نکردند که باز هم بابک زنجانی ها و اشخاص دیگر بتوانند سوء استفاده کنند. از این جهت من اعتقاد دارم کار این افراد ولو تحت عنوان استیضاح قطعا شکست مفتضحانه ای را به استیضاح کنندگان تحمیل خواهد کرد.
دست دلواپسان رو مي‌شود
خواهید دید که نمایندگان مجلس و مسئولان کشور در برابر این برخوردهای غیر منطقی و تشنج آمیز می ایستند و کارشان به سر انجام نخواهد رسید، ولی آیا باید یک مجموعه دلواپس که چه بسا بعضی از انها با جمهوریت نظام و قانون اساسی موافق نباشند چنین حرکتی انجام دهند که بعضی دیگر از نمایندگان نیز فریب آنها را بخورند. در این شرایط که همه باید پشت سر دولت و مسئولان بایستند این افراد در برابر توطئه های دشمن سنگ اندازی می کنند. این استیضاح نافرجام خواهد بود و پیروز میدان آقای ظریف هست. از قدیم گفته اند که زمستان می گذرد و روسیاهی به ذغال می ماند.
روند حرکتی دلواپسان به نحوی است که گویا درصددند از ریشه با اعتدالگرایی مقابله کنند، چراکه طی روز های گذشته درصدد استیضاح مدیر مجلس نیز بر آمده اند، به نظر شما این قضیه به لحاظ شکلی و ماهوی امر صحیحی است؟
بحثی که راجع به استیضاح آقای لاریجانی شکل گرفته دو بعد دارد. نخست بعد قانونی و شکلی که بعضی به عنوان استیضاح مدیر مجلس مطرح کردند. من تعجب می کنم که نمایندگان چطور توجهی به آیین نامه داخلی مجلس ندارند! آیا که اساسا چیزی به اسم استیضاح مدیر مجلس نداریم. در آیین نامه داخلی مجلس ماده 24 می گوید که اگر مدیر و اعضای هیأت رئیسه عملکرد نامناسبی داشته باشند مجموعه ای از روسای کمیسیون ها با هیأت رئیسه جلسه می گیرند تا پرسشها را مورد بررسی قرار دهند؛ لذا این به مثابه استیضاح مدیر مجلس نیست و مردها چیزی بگویند که بعد قانونی داشته باشد و به امضا کنندگان آن نخندند که انگار هنوز آیین نامه داخلی مجلس را مطالعه نکرده اند. البته بعضی سابقا دنبال این پرسشها بودند که ریاست مجلس را 4 ساله کنند و مساله طرح استیضاح را داخل آیین نامه بیاورند که موفق نشدند و هنوز هم در آیین نامه داخلی درج نشده و نیامده هست. این یک توضیح خواستن است که در کمیسیون ها بررسی می کنند و معلوم است که مدیر مجلس نیز مستند و مستدل توضیح خواهد داد و مردها نیز قانع خواهند شد. از نظر محتوایی نیز جرم آقایی لاریجانی این است که در ارتباط با آتش افروزی بعضی همراهی و همکاری نکرده و دولت را مورد حمایت قرار داده و تلاش می کند که آرامش و امنیت بر کشور حاکم باشد.
لاریجانی ضمن اینکه انتقاد می کند و به نمایندگان جهت پرسش واستیضاح میدان می دهد و حق نمایندگان را ضایع نمی کند، ولی در عین حال موضعی مشخص دارد و مصلحت نظام را می بیند. مدیر مجلس می داند که اقلیتی در پارلمان و خارج از آن وجود دارند که درصدد تخریب هستند؛ لذا آقای لاریجانی عاقلانه و منطقی برخورد می کند. جرم آقای لاریجانی این است که چون دست بعضی را خوانده دنبال چه هدفی هستند وی نیز باید چوب مصلحت سنجی و ومنفعت سنجی ملت را بخورد. از طرف دیگر اینکه اشکال کردند در مورد اصلاحیه ای که در مورد کارگروه مشورتی CFT جهت نظر شورای نگهبان؛ مجلس اصلاح کرده و شورای نگهبان قبول نکرده و آقای لاریجانی ارجاع کرده اشکالی اداری است که می توانستند به وی تذکر بدهند و او نیز پاسخ دهدکه یا قانع می شدند یا نمی شدند. اینکه مساله را به رسانه ها بکشانند و بخواهند آقای لاریجانی را تضعیف کنند اصلا درست نیست. جرم آقای لاریجانی این است که می خواهد در کشور ارامش امنیت برقرار باشد و منفعت ملت را می بیند. لذا آقای لاریجانی، روحانی و ظریف چوب مصلحت سنجی ملت را می خورند. اگر اینها نیز دنبال آتش افروزی بودند خیلی طرفدار داشتند و این گروه اقلیت از آنها حمایت می کرد.
طی روز های گذشته نمایندگان به اصلاح قانون انتخابات پرداخته و در اصلاح ماده28 این قانون یعنی گزینش شوندگان، عدم اعتقاد به اسلام صرفا به وسیله اعلان عمومی شخص و عدم التزام به اسلام نیز فقط از طریق تجاهر به فسق ثابت خواهد شد؛ به نظر شما اصلاح این مواد چه ظرفیت های تازه ای جهت گزینش شوندگان ایجاد می کند؟
یک بحث اساسی وجود دارد؛ اینکه در هردوره شاهد رد صلاحیت بسیار گسترده و گاهی فله ای هیأت های نظارت و بعضا اجرایی و در نهایت شورای نگهبان هستیم و بعد هم که اعتراض می شود می گویند بروید قانون را اصلاح کنید. قانون چنین اختیاری به ما داده و ما هم چنین برداشتی از قانون داریم. البته در دوره های گذشته مجلس نیز این مساله مطرح بوده که قانون باید براق و به هیچ وجه شناور و کشش دار نباشد و ظرفیت استفاده و تفسیرهای متفاوت نداشته باشد.
قانون باید خیلی روشن باشد که افراد تفسیر غلط و سوء استفاده از آن نکنند. اینکه در قانون بیاوریم اعتقاد به اسلام، التزام به جمهوری اسلامی و حدو مرز آن را مشخص نکینم دست ناظر و هیت اجرایی را باز می کنیم که اعمال نظر سیاسی کرده و موجب تضییع حقوق شود. همه متفق بوده و هستند که نکاتی در قانون انتخابات باید مورد توجه و اصلاح قرار گیرد. حال که نمایندگان می خواهند این کار را انجام دهند و قبل از آن وزارت کشور باید دنبال این قضیه باشد که شنیدم پیگیری می کنند. حال چه انتخابات مجلس و چه ریاست جمهوری، البته خبرگان از دسترس مجلس خارج هست. حداقل قانون انتخابات مجلس در رأس قضیه است که بسیار ابهام انگیز است و توانایی تفسیر های متفاوت دارد.
حالا که نمایندگان می خواهند چنین کاری انجام دهند، اصلاحات نباید فقط به یک بند و ماده خلاصه شود بلکه باید یک اصلاح اساسی صورت گیرد که این قانون واقعا تضمین کننده حقوق مردم و دموکراسی باشد و راه را بر هر فرد اجرایی و ناظر جهت سوء استفاده یا تفسیر غلط ببندد. دولت ها، هیأت های نظارت و هیات های اجرایی می آیند و می روند، ولی باید قانون قانونی باشد که آلت دست افراد و گروه ها قرار نگیرد و بتواند جهت هر لحظه حقوق مردم را تعیین و تضمین کند. این کار خوبی هست، ولی نباید منحصر به یک ماده و یک بند باشد چراکه این قانون اشتباهات و ابهامات فراوانی دارد. دولت و مجلس باید دست به دست هم دهند، سنجیده و پخته روی این مساله کار کنند و نظر کارشناسان را اخذ کنند تا قانونی جامع و مانع وضع شود که به هیچ وجه نشود از آن سوء استفاده کرد.
با توجه به موافقت وزارت کشور با استانی شدن انتخابات از نظر شما این مساله تا چه حد می تواند به روند دموکراتیک انتخابات در کشور کمک کند؟
این مساله از دوره های گذشته نیز مطرح بوده و اگر اشتباه نکنم در دوره ششم مجلس نیز مطرح بود. نظرات و نظر های متفاوتی در این باره وجود دارد. بعضی استانی شدن انتخابات را خوب می دانند و ضامن به وجود آمدن مجلسی قدرتمند و نیرومند تر می دانند، ولی بعضی اشکال می کنند که حق مردم را تضییع می کند. لذا این مساله ذو وجوه است و حال که مطرح شده است و دولت و مجلس نیز موافق این قضیه هستند باید تلاش کنند اصل بر این باشد که حقوق اجتماعی مردم تضمین و تامین شود. یعنی راه تضییع حقوق بسته شود.
یکی از آثار این قانون این است که اشخاص سیاسی زیاد می توانند وارد شوند و اشخاص گمنام که فقط در حوزه های کوچک رأی دارند و در سطح استان آشنا شده است نیستند کمتر حق ورود پیدا می کنند. در آن صورت شاهد مجلس قدرتمندی خواهیم بود. باید کاری کرد که حق مردم از شهری و روستایی تضمین و تامین شده است و حق کسی ضایع نشود. باید روی این پرسشها کار کارشناسی صورت بگیرد تا قانون به درستی اصلاح شود.
عملکرد انتقاد آمیز دولت در حوزه اقتصاد و معیشت مردم موجب شده است تا جو بی اعتمادی و بدبینی در جامعه نسبت به دولت ایجاد شود که این بدبینی به اصلاح طلبان نیز تسری پیدا کرده؛ به نظر شما دولت و اصلاح طلبان باید چگونه عمل کنند که مردم همچنان امید خود را حفظ کرده و در انتخابات بعدی نیز سرمایه اجتماعی به میان آید؟
من اعتقاد دارم اینجا دو مساله وجود دارد؛ نخست مساله دولت مردم که دولت باید وظیفه خود را روشن کند. وزرا و مدیر جمهور باید تلاش کنند نارضایتی به وجود آمده جبران شود. بخش زیادی از پرسشها اقتصلادی با درایت، تدبیر، دلیری و شهامت مسئولان قابل حل هست. بخش دیگر نیز در اختیار قوای دیگر است و باید دست به دست هم بدهند تا همانطور که پیشتر گفته شد این پرسشها باید با اتحاد و انسجام حل و فصل شود. دولت به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد. مجلس، قوه قضائیه و سایر نهادهای انقلابی باید با همکاری پرسشها را برطرف کنند. امید می رود که تغییرات دولت در ستاد اقتصادی دولت موثر باشد.
لکن چه بسا نیاز به کارهای دیگری نیز باشد. دوم اینکه اصلاح طلبان بالاخره از دولت حمایت کرده و می کنند و من اعتقاد دارم که باید حمایت خود را ادامه دهند. نمی شود دولت را تنها گذاشت و پشت مدیر جمهور را خالی کرد. این مدیر جمهوری است که اصلاح طلبان به مردم معرفی کردند. مردم نمی پذیرند که منِ اصلاح طلب از خودم سلب مسئولیت کنم و بگویم چون دولت در بعضی زمینه ها مسئله دارد خود را کنار بکشم. بنا براین باید تلاش شود که نیروهای کارآمد، مجرب، جوان و به خصوص اصلاح طلب ها که در این راه هزینه داده اند روی کار آیند. لذا نتیجه معرفی استاندارها مشخص می کند که دولت درصدد است عالی ترین ها و شایسته ترین ها را بیاورد یا با تحلیلی غلط افراد دیگری را معرفی می کند.
امیدوارم دولت و وزارت کشور شایسته ترین افراد را به جای بازنشستگان بگمارد. البته قرار نیست که فقط بازنشستگان بروند؛ دولت می تواند افرادی که موفقیت مورد نیاز را نداشتند جایگزین کند و افراد کارآمدتری را روی کار بیاورد. من موافق نیستم که اصلاح طلبان جهت حفظ خود از حمایت از دولت دست بردارند. اگر ما تصور کنیم حمله به دولت مایه آبرو جهت اصلاح طلبان می شود، تصور غلطی هست. لذا معنی ندارد که اصلاح طلبان خود را کنار بکشند. این ظلم به ملت و دولت است و دولت نیز ملزم است به صاحب نظران میدان بدهد و نباید در یک حلقه محدود باشند و مسئولیت ها به صورت چرخشی میان مجموعه محدودی دست به دست بشود.
با این تفاسیر بعد معتقدید که اصلاح طلبان جهت انتخابات 98 و 1400 نیز همچنان در ائتلاف با اعتدالیون باقی بمانند؟
بله من اعتقاد دارم امروز کناره گیری از دولت به زیان اصلاح طلبان، دولت و ملت هست. باید دست به دست هم دهند تا پرسشها کشور حل شود.
واژه های کلیدی: قانون | قانونی | استیضاح | انتخابات | لاریجانی | اصلاح طلب | اصلاح طلبان | قانون اساسی | علی لاریجانی | انتخابات مجلس
دانلود فایل ها
توجه: ممکن است تمام لینک های دانلود به دستور مقام قضایی حذف شده باشد...
